تا بارانی نشوید....
05 اسفند 1391
«بسم رب المهدی»
تا بارانی نشوید….
باران نبارید،چشمه ها نجوشید.
…سال ها آمدند و رفتند،اما ابری نیامد و باران نبارید.
…درجست و جوی آب،گوش ها تیز شده بود.
…به ناگاه صدایی شنیده شد:"تا بارانی نشوید،باران نمی بارد”
…برخی گفتند:"از بی حوصلگی است”
…برخی گفتند:"هذیان تشنگی است"اما باران نباریدن باران و تشنگی ،نه هذیان گویی بود و نه بی حوصلگی
…چاره ای نبود،باید بارانی می شدند تا باران ببارد…..