انسیه الحوراء
أَنِسَ- أَنَسَ- أَنَسَ- تَأَنَّسَ: صار إنساناً،
إِنْسِي و أَنْسي: البشر أو غير الجن والملاك.
فاطمه ى زهراء (عليهاالسلام) الگوى تمامى انسانها از زن و مرد بوده و هست، زيرا در انسانيت به تمام درجات كمال رسيده بودند، امّا چون نصيبى از بهشت داشت، او را حوراء انسيه می گويند، يعنى انسانى فرشته صفت.
فاطمه، انسانى بهشتى.
… قال رسول اللَّه (صلى اللَّه عليه و آله):
… ففاطمة حوراء انسية فإذا إشتقت إلى الجنة شممت رائحة فاطمة (عليهاالسلام)،
پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) فرمودند: هرگاه مشتاق بهشت می شوم، فاطمه (عليهاالسلام) را می بويم. فاطمه (عليهاالسلام) بوى بهشت می دهد. او فرشتهاى در پوست انسان است. (1)
فاطمه ى زهرا (عليهاالسلام) فرشته اى در قالب انسان.
عن أسماء بنت عميس قالت:
قال رسولاللَّه (صلى اللَّه عليه و آله) و قد كنت شهدت فاطمة (عليهاالسلام) و قد ولدت بعض ولدها فلم أر لها دماً فقال صلى اللَّه عليه و آله: إن فاطمة خلقت حورية في صورة إنسية.
اسماء بنت عميس می گويد: پيامبر اكرم (صلى اللَّه عليه و آله) فرمودند: من زايمان فاطمه (عليهاالسلام) را در تولد بعض فرزندانش ديده ام، او از زايمان، هيچ خونى نديد، زيرا فاطمه (عليهاالسلام) فرشته اى در صورت انسانهاست. (2)
پی نوشت:
1- بحارالانوار، ج 43، ص 5، ر 5 از علل الشرايع.
2- بحارالانوار ج 43، ص 7 ر 8 از كشف الغمه.
ناله های ام البنین
دوبـاره بـوی بقیــــع و مـدینــه می آيــــد/ دوباره زمزمه غم ز ســــــــینه می آیـد
دوبـاره مـرغ دلـم ســــــر به زیـر پر بـرده /که سوز ناله به سودای چشم تر برده
نشـسته گوشــه اندوه و ناله ســـر داده /ز ســـــــوز ناله ام البنین خبـــــر داده:
« منـم که سـایه نشین و جـود مـولایم /کنیز خانه غم ، خـــــــاک پای زهرایم
منم که خانه به دوش غم علی هستم/منم که همقدم محنت ولی هســتم
منم که شـاهد زخـم شکسـته ابـرویـم/ انیس گریه به یاس شکستـه پهلویم
منم که در همه جا در تب حسـن بودم/ منم که شاهد خون لب حسـن بودم
منم که جلوه حق را به عین می دیدم/خـدای را به جمال حسیـن می دیدم
منم که بوده دلم صبـح و شـام با زینب/ منم میان همـه ، هم کـلام بـا زینـب
منم که سوگ گلستـان و باغبـان دارم/به سینـه زخــم غــم کربلائیـان دارم
منم که ظـهر عطـش را نمی برم از یـاد/ چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد
منم که مادر عشق و امید و احساسم
فــدای یک سـر موی حســین عباسـم»
یک تکرار عاشقانه
نمازهایت را عاشقانه بخوان. حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری،
قبلش فکر کن چرا داری نماز میخوانی و با چه کسی قرار ملاقات داری.
آن وقت کم کم لذت میبری از کلماتی که در تمام عمر داری تکرارشان می کنی.
تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست…
“شهید مصطفی چمران “
وبلاگ پلاک شهادت
توهین هایی که دیده نشدند و فریادهایی که در گلو ماسیدند(بخش 2)
خانه ای که خدا در آن نیست!!
ارائه چهره ای مخدوش از قبله گاه، مسجد پیامبر و کتاب آسمانی مسلمانان (قرآن)، از دیگر مصادیق توهین به مقدسات اسلامی در بازی های رایانه ای به شمار می روند. نشان دادن این مکان ها به عنوان جایگاه شر و پلیدی و نمایش قرآن در کتابخانه شرورترین افراد، نشان از عمق کینه و نفرت کفار از اسلام و مسلمین دارد. بازی هایی چون Resident Evil 4&5 و دیگر تولید شرکت Capcom، یعنی Devil May Cry 3 و بازی Clive Barker’s Undying نمونه های آشکاری از این کینه توزی ها هستند.
Devil May Cry 3
داستان بازی د رمورد دو برادر شیطان زاده است که یکی از آن ها در جایگاه خیر! و دیگری در جایگاه شر توصیف می شوند. در این بین، برادر شرور برای دستیابی به ارثیه سیاه پدر خود، اقدام به مبارزه با برادرش می نماید…
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
نمایش فرزند شیطان به عنوان منجی و عامل خیر برای بشریت، توهین به قبله گاه مسلمین و نمایش درب خانه خدا به عنوان دروازه ای برای ورود به دنیای شیاطین.
صفحات: 1· 2
ساحل چشم من از شوق به دریا زده است
ساحل چشم من از شوق به دریا زده است
چشم بسته به سرش،موج تماشا زده است
***
جمعه را سرمه کشیدیم ،مگر برگردی
با همان سیصد و فرسنگ نفر برگردی
***
زندگی نیست ،ممات است تو را کم دارد
دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد
***
از دل تنگ من ،آیا خبری هم داری؟
آشنا،پشت سرت مختصری هم داری؟
***
منتی بر سر ما هم بگذاری ، بد نیست
آه ،کم چشم به راهم بگذاری ،بد نیست
***
نکند منتظر مردن مایی ،آقا؟
منتظرهات بمیرند،میایی آقا؟
***
به نظر میرسد این فاصله ها کم شدنی ست
غیر ممکن تر از این خواسته ها هم شدنی ست
***
دارد از جاده صدای جرسی می آید
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
***
منجی ما به خداوند قسم آمدنی ست
یوسف گم شده، ای اهل حرم! آمدنی ست
***صابر خراسانی***